به گزارش مجله خبری نگار، حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست نیمه پنهان حقوق بشر غربی درباره جنایات آمریکا و غرب در موضوع حقوق بشر عنوان کرد: دست کم از قرن ۱۶ یا ۱۷ میلادی جنایات آمریکاییها و اروپاییها در خارج از اروپا شروع شد. وقتی اندلس به دست صلیبیها افتاد تعداد زیادی از مسلمانان اعدام شدند. در قاره آفریقا بیش از صد میلیون انسان کشته و به بردگی گرفته شدند. در حال حاضر در آمریکا دو میلیون سرخ پوست بیشتر نیست و بقیه آنان کشته شدند. تولد آمریکا با غارت و کشتار دو قاره و هولوکاستهای متعدد از قرن ۱۸ شروع شد و تا الان آمریکا و کشورهای غرب با خود جنگیدند و جنگ جهانی راه انداختند و جهان را قربانی قدرت خواهی خود کردند. وحشیترین قاره جهان اروپاست و خود را قهرمانان حقوق بشر میدانند.
وی ادامه داد: در غرب یک حقوق بشر واحد نداشته ایم؛ یعنی مکاتب متعدد حقوق بشر وجود دارند که همدیگر را نیز قبول ندارند. مبنای فلسفی حقوق بشر نمیتواند اثبات کند بشر ذاتا چه حقوقی را دارد و ندارد. وقتی حقوق بشر غرب تجربی و حسی و بر اساس اصالت سود و لذت باشد، نشان میدهد هیچ حق ذاتی برای بشر که قابل سلب باشد در غرب نداریم. در حقیقت حقوق بشر اگر مبنای دینی، فلسفی و اخلاقی نداشته باشد، اینگونه میشود.
رحیمپور ازغدی با اشاره به اینکه حقوق بشر غرب خیلی عقلانی و استدلالی نیست و بیشتر سودگراست، چنین ابراز داشت: در کشورمان دو گروه منحرف داریم. گروه اول غرب زدهها هستند و طرفدار حقوق بشر غرب هستند. گروه دوم کسانی هستند که از باب مخالفت با غرب کلا گارد ضد حقوق بشری گرفته اند و در تله غرب افتادهاند. اما مسلمانان نگاه توحیدی به انسان و حقوق آن دارند. نباید در این موضوع منفعل باشیم. ریشه حقوق بشر حق الله است و بنابراین سکولار نیست. هر کسی میخواهد به خداوند نزدیک باشد باید به مردم خدمت کند. این از آموزههای اسلام است؛ بنابراین باید طرفدار حقوق بشر و خانوادهها و ملتهای ضعیف بود. اما حقوق بشر غربی بیشتر نمایشی است. بزرگترین سازمانهای تروریستی را سامان دهی میکنند و پشت بزرگترین جنگها قرار دارند، اما صحبت از حقوق بشر میکنند. زنان را تبدیل به برده جنسی سرمایه داری میکنند و از حقوق زن سخن میگویند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: حقوق سیاسی بشر از دیگر کلاهبرداری غربیهاست. حدود ۱۰۰ کشور دنیا تحت سلطه آمریکا، انگلیس و دیگر کشورهای غرب هستند. هیچ حکومتی در جهان نه با رفراندوم آمده و نه رفته است. فقط جمهوری اسلامی بود که با رای گیری آمد. هیچ کشوری قانون اساسی خود را به رای مردم نگذاشته است. فقط در جمهوری اسلامی این اتفاق افتاده است. در تاریخ ایران تا قبل از انقلاب انتخابات واقعی نداشتیم. در آمریکا که خود را پدر قانون نویسی در غرب میداند، نماینده ایالاتها خودشان یک چیزی را نوشتند و تصویب کردند. فرانسه بعد از انقلاب خود سرهای هزاران نفر را با گیوتین قطع کرد. همه کشورهای تحت سیطره غرب تقریبا سلطنتی هستند و یا جمهوری قلابی اند. اما با این وجود به جمهوری اسلامی میگویند جمهوریت ندارد. قوه قضاییه در هیچ کجای دنیا انتخابی نیست و انتصاب شخص اول مملکت است. کشورهای تحت حاکمیت غرب یا جمهوری نبودند و یا جمهوری ارثی بودند. اختیارات شاهان در کشورها تشریفاتی نیست. در انگلیس قانون اساسی وجود ندارد و شاه خودش قانون است. حتی bbc نیز مستقل نیست و رئیس آن را شاه مشخص میکند. در انگلیس و کشورهایی مانند کانادا و استرالیا مجلس حق عزل و نصب شاه را ندارند.
رحیم پور ازغدی درباره نظام سیاسی انگلیس ادامه داد: شاه در این کشورها همه کاره است و نشانی از جمهوریت وجود ندارد. حتی اعضای مجلس اعیان را نیز شاه تعیین میکند. در مجلس عوام نیز که رعایای شاه هستند، شاه میتواند مجلس را منحل کند. شاه میتواند قانونهایی را که نمیپسندد اجرایی و تصویب نکند. از سوی دیگر موضوع سرود ملی انگلیس این است که همه آنان رعایای شاه هستند. تک تک وزرای انگلیس و کشورهای تحت سلطه آن را شاه میتواند عزل کند.
وی در پایان یادآور شد: تمام زمینهای شرقی در انگلیس، معادن، پرندهها و ... متعلق به شاه است. این افراد به جهان درس دموکراسی میدهند. اما فقط ادای دموکراسی را خوب در میآورند. معمولا برای عوام فریبی گفته میشود که اختیارات شاه تشریفاتی است. اما برای مثال تنها کسی که حق دارد در انگلیس بدون گواهینامه رانندگی کند، شاه است. در دانمارک و دیگر کشورها نیز اوضاع به همین منوال است. انواع دزدی و اختلاس در این کشورها وجود دارد. پادشاه اسپانیا اخیرا در معاملهای با کشورهای عربی ۱۰۰ میلیون دلار رشوه دریافت کرد.